- نای سرغین(یِ سِ)
رجوع به سرغین شود:
خروش آمد و نالۀ گاودم
دم نای سرغین و روئینه خم.
فردوسی.
چو آمد به نزدیکی رزمگاه
دم نای سرغین برآمد به ماه.
فردوسی
خروش آمد و نالۀ گاودم
دم نای سرغین و روئینه خم.
فردوسی.
چو آمد به نزدیکی رزمگاه
دم نای سرغین برآمد به ماه.
فردوسی
